*????✍????تفسیر سوره نساء قسمت(4⃣3⃣(از آیه شریفه (154تا159)????✅*
*????سوره نساء مدنی است،ودارای176آیه میباشد*
*????✍????أَعُوْذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيْمِ*
*✒از شيطان رانده شده به الله پناه میبرم.????????*
*????✍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ*
*↩????به نام الله بسیار بخشنده و بسیار مهربان ↪✅*
*????????آخرین سخن درس سی و سه تا اینجا بود که اهل كتاب از تو ميخواهند كه يكباره كتابي از آسمان برايشان نازل كني». در بيانسبب نزول آمده است: يهوديان از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم خواستند تا در برابر ديدگانشان بهآسمان بالا رفته و بر صحت ادعاي خود كتاب نوشته شدهاي را كه دليل راستگويي ايشان باشد، يكباره بر آنان فرود آورند چنانكه موسي يكباره تورات را به ميان آنان آورد. گفتني است كه اين درخواستشان به انگيزه عناد و سرسختي و لجاجت بود، نه از روي حقيقتجويي، بهدليل اين كه آن ملعونان: «از موسي بزرگتر از اينرا خواستند و گفتند: خدا را آشكارا به ما نشان بده پس صاعقه آنان را فروگرفت» يعني: آتشي از آسمان برآنان فرود آمد و هلاكشانساخت «به سزاي ظلمشان» كه ازروي عناد ولجبازي چنين درخواستي را مطرح كردند و گرنه موسي علیه السلام خود نيز از خداوند جلّ جلاله همين درخواست را كرد ولي درخواست وي از روي ايمان و شوق بود اما آنان ايمان آوردن خود را به تحقق اين درخواست مشروط و معلق ساختند درحالي كه رؤيت عيني پروردگار در دنيا ممتنع است. البته اين امر، مستلزم امتناع رؤيت پروردگار در آخرت نيست، بهدليل اين كه در باره وقوع حتمي اين رؤيت احاديث متواتري آمده است پس هركه با اين آيه بر امتناع رؤيت پروردگار در روزقيامت استدلال كرده، مرتكب اشتباه آشكاري شدهاست. و از احاديث وارده درباره رؤيت پروردگار متعال در آخرت، اين حديث شريف رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است: «بيگمان شما در آخرت پروردگارتان را خواهيد ديد چنان كه اين ماه را ميبينيد، در رؤيت پروردگار بر يكديگر ازدحام نميكنيد و در جاي بر يكديگر تنگ نميگيريد پس اگر ميتوانستيد كه نمازي قبل از طلوع خورشيد و نمازي قبل از غروب آن از شما فوت نشود، حتما اين كار را بكنيد».«سپس گوساله را به پرستش گرفتند»بجز خدا جلّ جلاله «بعد از آن كه بينات براي آنان آمد» يعني: بعد از آن كه معجزات نهگانه موسي علیه السلام را نيز ديدند، گوساله را بهپرستش گرفتند. بينات: معجزات روشن ـ چون يد بيضا، عصا و شكافته شدن درياست «و از آن هم درگذشتيم» يعني: از آن لجبازي و عناد و گوسالهپرستيشان هم ـ از روي فضل و بخشايش خويش ـ درگذشتيم و آنان را پاك برنينداختيم «و به موسي سلطاني روشن» يعني: حجتي آشكار «عطا كرديم» كه عبارت ازمعجزات و نشانههاي ديگر بود. اما آنان با وجود همه اين معجزات، باز هم بهانحراف و عناد خويش ادامه دادند.حق تعالي «حجت» را «سلطان» ناميد زيرا هر كس داراي حجت باشد، خصمش را مقهور و منكوب ميگرداند.????????*
روی ادامه مطلب کلیک کنید. .
درباره این سایت